علی محمّد میرجلیلی؛ محمّد شریفی؛ احمد صادقیان؛ بیبی رقیّه مصدّق
چکیده
عواطف و احساسات مثبت، اصلیترین رهبرانی هستند که نوع بشر، ادامۀ حیات خود را تا حدود زیادی، وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. نیروهایی همچون ایمان و تقوای الهی، امید به خداوند، عفو و گذشت، همدلی و همراهی، رابطة صمیمانه با دیگران از نمونههای این عواطف هستند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم به خاطر نمود زیبای این عواطف در ...
بیشتر
عواطف و احساسات مثبت، اصلیترین رهبرانی هستند که نوع بشر، ادامۀ حیات خود را تا حدود زیادی، وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. نیروهایی همچون ایمان و تقوای الهی، امید به خداوند، عفو و گذشت، همدلی و همراهی، رابطة صمیمانه با دیگران از نمونههای این عواطف هستند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم به خاطر نمود زیبای این عواطف در برخوردهای یک انسان کامل، به «احسن القصص»، معرّفی شده است و به دلیل اینکه نکات تربیتی فوقالعادهای دارد، تأثیر بسیار ژرفی در فکر و ذهن انسان گذاشته است و میگذارد و برای تثبیت آن، باید از راهکارهای تقویتکننده کمک گرفت. در این پژوهش، با روش توصیفیـ تحلیلی، انواع عواطف مثبت در سورة یوسف و آثار عواطف مثبت بر رشد و تعالی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و نیز راهکارهایی برای تقویت این عواطف، با محوریّت سورۀ یوسف مورد بحث قرار گرفته است. این عواطف به سه بخش عواطف فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم میشوند که هر یک به سهم خود نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارد.